توصیه استاد دانشگاه تهران به رئیسی
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۱۳۲۳۰
کیومرث اشتریان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت:در ادوار گوناگون ریاستجمهوری از مرحوم هاشمی و خاتمی تا احمدینژاد و حسن روحانی زمینهها و وسوسههایی برای «تسخیر اداره» و شکلگیری «طبقات اداری» خاصی درون حاکمیت فراهم شد که نتیجه آن در پروژههای بزرگ عمرانی، بانکهای دستگاههای حاکمیتی، مدیران ارشد اداری و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از آنکه در دولت مرحوم هاشمی و احمدینژاد حضور نیروهای غیردولتی (اعم از نیروهای نظامی و...) در دستگاه اداری رخ داد، در دولت روحانی نیز زمزمههایی برای حضور روحانیت در مدارس و بیمارستانها به گوش رسید.
به نظر میآید دولت آقای رئیسی، که در ابتدای راه است، همین مسیر را این بار در بهکارگیری «نهاد روحانیت» در بانکها ادامه دهد.
هدف من در اینجا اندرزی برادرانه به ایشان و دولتمردان و مشاوران ایشان است که تأمل کنید و از سرنوشت دولتهای پیش در تخریب نهادهای کشور عبرت بگیرید. هاضمه دستگاه اداری و چرخههای آهنین سیاستگذاری در ایران این ظرفیت را دارد که هر نهادی را دچار استحاله هویتی کرده و آن را از درون تهی کند؛ نهاد دانشگاه، نهاد روحانیت، نهاد ارتش و هر نهاد دیگری.
«تخلیه نهادی» دستاورد ورود صنفی-نهادی به دستگاه دولتی است. به بیان دیگر هر صنفی که اراده کند تا دستگاه اداری موجود را تسخیر کند، وارد دامی میشود که از پراگماتیسمی معیوب و عوامگرایانه سر در میآورد و در نهایت کارکرد اولیه خود را نیز از دست میدهد.
این گروه میتواند دانشگاهیان باشند یا نظامیان یا روحانیان. این سه «صنف» کارویژههای خاص خود را دارند و برای «منظور ویژهای» در جامعه بشری نهادینه شدهاند. وظیفه دانشگاه گسترش علم و دانش است و نه ضرورتا مدیریت و ریاست. البته یک دانشگاهی میتواند به ریاست و مدیریت برسد ولی نه از حیث ذاتیِ دانشگاهیبودنش. یعنی یک دانشگاهی نباید یک حزب و گروه «دانشگاهی» برای تسخیر دیوانسالاری راه بیندازد. به بیان دیگر صنف دانشگاهی اگر به این صفت حکومت را به دست گیرد، از وظیفه اصلیاش که «تولید دانش» است، باز میماند. فاجعه آنجاست که نهادی به نام دانشگاه تعطیل میشود و خیل عظیمی از استادان و دانشجویان به سراغ کارهایی میروند که اساسا «بلد» نیستند.
اگر جنبش بزرگی از دانشجویان آغاز شود که به وزارتخانهها بروند و مسئولیت کارآفرینی و اشتغال را بر عهده بگیرند، آیا میتوانند موفق باشند؟ ابدا نمیتوانند. چون اساسا تجربه و دانش لازم را ندارند. چون اساسا «بلوغ اجتماعی» کافی ندارند. آدمی باید مدتی در اجتماع و در اداره زندگی کند که آداب زندگی اجتماعی-اداری را بیاموزد و به بلوغ برسد.
وزارت علوم را ببینید که تا رده معاون مدیرکل نیز دکترای تخصصی دارند اما متأسفانه در زمره ضعیفترین وزارتخانهها از حیث مدیریتی است. همین قاعده درخصوص نظامیان، پزشکان و روحانیان صدق میکند.
سخن من ورود انفرادی نیست. سخن من ورود صنفی و سازماندهیشده است. در قوه مجریه، ورود اینان به اداره سبب میشود که یک طبقه جدید در جامعه پدید آید. یک «طبقه روحانی-اداری»، «نظامی- اداری»، «استاد-کارمند» و... . طبقه جدید بهتدریج به کارمندان دولتی تبدیل میشوند، خواه روحانیان باشند یا دانشگاهیان، نظامیان و امنیتیها. اندک اندک دچار استحاله و فراموشی وظیفه اصلی خود میشوند.
از یک نهاد سنتی با کارویژهها و نقشهای تاریخی-اجتماعی، یک طبقه اداری جدید پدید میآید. بهتدریج چرب و شیرین حقوقهای دولتی در بن دندانشان مزه میکند. لباس پیشین را درمیآورند و پیشینه و وظیفه اصلی خویش را فراموش میکنند. جامعه از دانشمندان، روحانیان، نظامیان و امنیتیها تهی میشود. یعنی استحاله صورت میگیرد. این موضوع تنها محدود به اعضایی از صنف که موفق شدهاند به خدمت دستگاه اداری وارد شوند، نیست. اغلب، باقی اعضا که از این «سفره» بهرهای نبردهاند نیز به حسرت امکانات و موقعیتهای جدید غبطه میخورند و عملا دچار «بحران هویت» میشوند و چه خطرناک است چنین وضعیتی.
تکرار میکنم منظورم حضور انفرادی یک دانشگاهی، یک پزشک، یک نظامی یا یک روحانی نیست. مقصودم حضور صنفی و سازماندهیشده آنان است. حرکتی در دولت روحانی آغاز شد که در این دولت نیز قرار است ادامه یابد و آن حضور روحانیان (بخوانید استخدام آنان) در بیمارستانها در آموزشوپرورش و سپس در بانکهاست. تعداد روحانیان کشور به تعداد تمام بیمارستانها و مراکز درمانی و تمام مدارس و بانکها که نیست. چه اتفاقی میافتد؟ کل روحانیت درگیر این ادارات میشود و یک «طبقه جدید اداری» شکل میگیرد. یک طلبه بانکی، هم مُهر نماز را در دست دارد و هم مُهر تأیید وام بانکی را. «وظیفه سنتی» با وظیفه اداری در هم میآمیزد و مآلا یکی در دیگری استحاله میشود.
در دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی و دولت روحانی شاهد تداخل وظایف نهادی و حضور نیروهایی خاص در دستگاه اداری بودیم و دیدیم که چه شد. بهنظرم مهمترین ضربه به نهادهایی بود که نیروهای اصلی خود را به دستگاههای دولتی فرستادند. در حوزه بانکی هم همین پدیده را شاهد بودیم که در نهایت با دستور رهبری بانکهای نظامیان برچیده شد.
نمیدانم با چه زبان سخن بگویم. عاجزانه درخواست میکنم که سرنوشت سه دهه گذشته را تحلیل کنیم و از آن عبرت بگیریم. سادهانگاری نکنیم؛ نگوییم که در بیمارستانهای کشورهای غربی کشیشان حضور فعال دارند یا در حکمرانی نظامهای غربی دانشگاهیان نقش فعال دارند یا نظامیان در کشورهای غربی به ریاست رسیدهاند. اولا، نوع حضور آنان بسیار متفاوت است. صنفی و طبقهای نیست. یعنی یک دانشگاهی از حیث دانشگاهیبودنش نیست که به اداره و حکومت رسیده است. بلکه از طریق یک حزب سیاسی وارد این عرصه شده است. یک کشیش در قالب فعالیتهای خیریه وارد بیمارستان میشود و نه اینکه مثلا استخدام شده باشد. یا یک نظامی کلا از حوزه نظامی خارج میشود و در قالب احزاب سیاسی مشغول فعالیت سیاسی و ریاستی میشود.
نتیجه آنکه اگر هریک از این گروهها به شکل سازماندهیشده وارد عرصه اداره شوند، اولا استحاله میشوند و چرب و شیرین حقوقهای دولتی و امکانات عمومی آنان را گرفتار میکند. ثانیا، طبقه جدیدی پدید میآید، ثالثا موفقیتی هم کسب نمیکنند؛ چون پیچیدگی دستگاه اداری به حدی است که معمولا هیچ گروهی نتوانسته است مردم را راضی کند. ورود صنفی و طبقهای دانشگاهیان و نظامیان و روحانیان به آن میماند که آنان را در «بشکه قیر» کرده باشی. بهسختی و هولناکی گرفتار سیاهی و چسبندگی میشوند. رابعا، نهاد اصلی که اینان از آن برون آمدهاند، از نیروهای اصلی تخلیه میشوند. اینکه نهادهای دانشگاهی، نظامی، امنیتی و روحانی از نیروهای اصلی خود تهی شوند و به «آن کار دیگر» مشغول شوند، خطری برای امنیت ملی است.
منبع: خبر انلاین برچسب ها: تهران ، رییسی ، ناطقان ، دانشگاه ، روزنامه
منبع: ناطقان
کلیدواژه: تهران رییسی ناطقان دانشگاه روزنامه بیمارستان ها دستگاه اداری یک دانشگاهی طبقه جدید بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۱۳۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرکت تانکوار شهرداری زاکانی علیه پارکهای قدیمی تهران؛ باز کردن باب «درختکشی» به چه قیمتی؟
استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «پارک لاله تنها پارک تهران است که کلیه گیاهان آن نقشه برداری شده و در وب سایت سازمان بوستانها تمامی اطلاعات و نقشه پراکنش گیاهان آن قابل دسترسی است.با رفتارهای تهاجمی اینچنینی به فضای سبز، باب درخت کشی در شهر باز خواهد شد و اگر هزاران پلاکارد هم با عنوان “ زنده باد درخت“ نصب شود، کسی آن را باور نمیکند.»
کسی نمیداند شهرداری تهران چه در سر دارد که هر روز شکایت و گله شهروندان رو به آسمان است، یک روز میخواهد در پارکهای تهران هتل بسازد، روز دیگر میخواهد در پارک قیطریه برای مردمی مسجد بسازد که همان مردم، در همان پارک بخاطر این تصمیم تجمع کردهاند، یک روز قراردادی پر ابهام با چینیها میبندد که برای تهران اتوبوس بیاورد و همان قرارداد صدای داد و فغان شورای شهریها را بلند میکند.
این روزها هم نوبت به پارک لاله رسیده است. مدتی است که در پارک لاله تهران، سمت غربی ایستگاه آتشنشانی و روبهروی خیابان پورسینا، حصارهایی نصب شده است. در روزهای اخیر هم کانکسهایی در محل مستقر شده و گویا همهچیز مهیای آغاز عملیات درختکشی و ساخت و ساز در پارک لاله است. این وضعیت باعث شد که هفته گذشته جمعی از شهروندان در این محل جمع شوند و به زاکانی اعتراض کنند.صحبت از ساخت یک فرهنگسرا در پارک لاله است.
در همین خصوص حسین آخانی، استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران دیروز، ۱۵ اردیبهشت شخصا به پارک لاله رفته و از نزدیک اوضاع این محوطه حصارکشی شده را بررسی کرده است.
این استاد دانشگاه میگوید: «روز شنبه ۱۵ اردیبهشت به پارک رفتم و با صحنههای نگران کنندهای مواجه شدم. اول آنکه بخشی از جنوب پارک در نزدیکی ایستگاه مترو تغییر کاربری داده شده است. آنچه از لابلای حصار دیده شد، گود برداری و ایجاد سازهای (شبیه دستشویی) به مساحت تقریبی حدود ۲۰۰-۵۰۰ متر مربع است. کمی دورتر در غرب آن، درست مجاور ایستگاه آتش نشانی و محلی که درختان انجیلی قرار دارند در چند هزار متر مربع حصار کشی شده است. علاوه بر انجیلی، درختان قدیمی تنومند و ارزشمند دیگری در این بخش پارک رویش دارد. درختان این بخش پارک به دلیل خاک باز، از شادابی و سلامت بیشتر برخوردار است و طبیعی است کوچکترین دستکاری در آن نباید صورت گیرد.»
آخانی با بیان اینکه در ۱۳ اردیبهشت امسال با آقای مهندس مختاری رئیس سازمان بوستانها و فضای سبز تهران در خصوص دلیل این حصار کشی پرسیدم. ایشان به من قول دادند که آنجا هیچ درختی قطع نمیشود. ادامه میدهد: «در گفتوگوی دوباره خود با آقای مهندس مختاری متوجه شدم که ماجرا جدی است و برنامه تغییر آن محل برای اهداف فرهنگی وجود دارد. اگر چه ایشان مدعی عدم قطع درخت بود ولی تغییراتی که بناست انجام شود و روزنامه همشهری نیز به آن اشاره کرده است باعث تهدید این زیست بوم شهری و به مرور باعث خشک شده درختان خواهد شد.»
به گفته استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران، جنوب پارک لاله از نظر گونههای درختی متنوعترین و اتفاقا دارای گونههای بومی است و با توجه به انبوه درختان، سیمای جنگلی شمال کشور را در ذهن تداعی میکند. او معتقد است: «هر گونه تخریب، تغییر کاربری و حتی ایجاد آبنما و راه عبور و مرور به این زیست بوم شهری اشتباه و خطای نابخشودنی است.»
چرا پارک لاله مهم است؟
دکتر آخانی در برابر این پرسش که چرا پارک لاله اهمیت دارد و چرا باید نگران این بوستان باشیم، میگوید: «اول اینکه این پارک تنها فضای سبز مجاور بزرگترین و قدیمیترین دانشگاه کشور است. دانشگاهی که در قلب شهر تهران از داشتن یک کمپوس (فضای بیرونی) مناسب محروم است. این پارک تنها جایی است که دانشجویان میتوانند با دوستان خود در آنجا قدم بزنند و زیباترین خاطرات دوران تحصیل خود را بگذرانند. شک ندارم که هزاران دانشجو در همین پارک بزرگترین تصمیم خود را در فضای زیبای پارک برای تشکیل زندگی مشترک را گرفتهاند.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «آرزو داشتم که روزی پارک لاله را به باغ گیاهشناسی تبدیل کنم تا دانشگاهی باز باشد برای شهر تا کودکان، دانش آموزان و دانشجویان و مردم با دنیای گیاهان آشنا شوند. بعد از چندین سال مذاکره مفصل و جلسات متعدد، هیئت مدیره سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران - علیرغم موافقتهای اولیه - با آن مخالفت کرد. دلیل مخالفت این بود که این پارک قدیمی است و به هیچ عنوان نباید به آن دست زد! بعد توافق شد که باغ گیاهشناسی در دو سوی اتوبان چمران در مجاور برج میلاد و دانشگاه تهران ساخته شود. توافق انجام شد، تفاهم نامه امضا شد، شورا آن را مصوب کرد ولی به دلایل نامعلوم به مرحله اجرا نرسید.»
او ادامه میدهد: «پارک لاله تنها پارک تهران است که کلیه گیاهان آن نقشه برداری شده و در وب سایت سازمان بوستانها تمامی اطلاعات و نقشه پراکنش گیاهان آن قابل دسترسی است. در این پروژه که توسط اینجانب در دانشگاه تهران انجام شده است، بایستی بزودی با نصب پلاک، شامل نامهای علمی و فارسی و پراکنش در داخل پارک و با استفاده از کد QR ، علاقه مندان بتوانند اطلاعات دقیقتر شامل عکسهای دقیق و پراکنش آن را بدست آورند.»
آخانی اظهار میکند: «پارک لاله تنها پارکی است که در آن درخت انجیلی (Parrotia persica) بیش از نیم قرن پیش کاشته شده است و به همین دلیل ارزش و اعتبار حفاظتی بسیار بالایی دارد.»
استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه به یاد میآورم در فروردین ۱۴۰۱، وقتی برای ایجاد موزه علم در زمینهای در اختیار دانشگاه تهران واقع در ملا صدرا چندین درخت سرو نقرهای آمریکایی - که ارزشهای اکولوژیک چندانی برای شهر ندارند - قطع شدند، آقای مختاری و ماموران شهرداری محکم جلوی آن ایستاد، میگوید: « آقای مختاری، به عنوان کسی که خود را حافظ درختان تهران میداند، و شورای شهر تهران وظیفه دارند جلوی این تغییر کاربری تحت هر عنوان و با هر هدفی بیایستد. با رفتارهای تهاجمی اینچنینی به فضای سبز، باب درخت کشی در شهر باز خواهد شد و اگر هزاران پلاکارد هم با عنوان “ زنده باد درخت“ نصب شود، کسی آن را باور نمیکند.»
با این گلایهها و با توجه به اینکه هر دو اقدام ساخت مسجد و فرهنگسرا در بوستانهای قیطریه و لاله با اعتراض و تجمع شهروندان روبهرو شده،سوال اینجاست که شهرداری تهران برای کدام مردم و چه کسانی این بنا را میسازد؟ چرا شهرداری میخواهد با تانک از روی پارکهای تهران بگذرد؟ این همه لجبازی با مردم شهر چه هدفی را دنبال میکند؟ شهرداری که مردم با اقداماتش همراه نیستند، برخی از اعضای شورای شهرش جلسه سخنرانیاش را ترک میکنند و با اون همسو نیستند، چه هدفی دارد؟